کمک به دیگران و نرسیدن آسیب به خود
هر کسی در جهان در هر جایگاهی قرار دارد دقیقا در جای درستش است. سیستم جهان هستی برپایه عدالت است و خداوند عادل آن را مدیریت می کند. هر کسی بر اساس فرکانس و ارتعاشی که به جهان ارسال می کند نتایج هماهنگ با باورهای خویش را دریافت می نماید.
بسیاری از افراد وقتی ناراحتی و بدبختی دیگران را می بینند تصور می کنند که جهان نسبت به آن شخص عدالت را برقرار نکرده است. در صورتیکه هرکسی با قدرت اختیار خویش می تواند شرایط خود را آنگونه که میخواهد تغییر دهد.
همانگونه که یک گدا نتیجه افکار فقیرانه خود را می بیند، فردی که در روابطش با خیانت مواجه میشود نیز نتیجه باورهای بیمار گونه خود را می بیند.
بنابراین بر مشکلات دیگران متمرکز نشوید، هرگز دلسوزی نکنید زیرا دلسوزی یکی از مخربترین احساسات منفی درونی است. زمانیکه میخواهید به دیگران کمک کنید در مشکلات آن شخص غرق نشوید. کمک کردن مالی یا عاطفی باید با عشق همراه باشد نه دلسوزی و شریک شدن در غم و ناراحتی آن شخص.
چرا نباید با حس دلسوزی به دیگران کمک کرد؟
زیرا دلسوزی نوعی توجه کردن عمیق به نکات منفی زندگی است. آنگاه که به بدبختی و بی پولی یک گدا، به بیماری سرطان، به شکست عشقی یک فرد توجه میکنیم و با حس دلسوزانه به او کمک می کنیم درواقع فرکانس شبیه همان شخص را به جهان اعلام کرده ایم. کمک کردن به دیگران در وحله اول به خود ما کمک می کند زیرا حس عشق را در ما ایجاد می کند.
بنابراین کمک کردن به دیگران اگر از روی عشق باشد بیشتر از آن شخص به شما کمک میکند. این حقیقت را بپذیرید که دستان خداوند برای تمام بندگانش همواره هست. او تنها کسی است که هیچ گاه فراموش نمیکند و از همه نسبت به بندگانش مهربانتر است.
به قلم نسرین آگنج
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.