ریشه افسردگی چیست ؟ راه های غلبه بر افسردگی و افکار منفی چیست؟
جذب پلاس در این مقاله سعی دارد در مورد افسردگی این بیماری خاموش صحبت کند، به جرات می توان گفت که بزرگترین دغدغه انسانها نداشتن آرامش است. شما تمام تلاشی که در زندگی می کنید ، تمام هزینه هایی که می کنید ، ازدواجی که صورت می گیرد ، مسافرتهایی که می روید ، تولد فرزندان مان و روابطی که تجربه می کنید همه و همه در جهت گرفتن احساس خوب و در نهایت آرامش درونی و معنویت شماست.
اگر چیزی به شما آرامش ندهد چون خلاف وجود مقدس شماست آن را رها می کنید و به سمتش گرایش ندارید ، حال وقتی آرامش و احساسات شما به مدت طولانی منفی می شود و احساس خوبی را بصورت مداوم در زندگی ندارید حجم افکار منفی شما به مرور بیشتر و بیشتر می شود و شما مبتلا به افسردگی می شوید.
یک فرد افسرده درواقع در حالت طبیعی روحی یک انسان نیست چراکه روح یک انسان سالم مملو از شادی ، جذب عشق ، هیجان و احساسات مثبت است اما افسردگی در هماهنگی با این سطح از انرژی نیست.
همه ما در طول زندگیمان حالتهایی را تجربه کرده ایم که فشارهای روحی زیادی را تحمل کردیم اما هر کدام واکنش ها و انتخابهای متفاوتی نسبت به سختی های زندگی نشان داده ایم ، فوت عزیزان ، ورشکستگی ، ضرر مالی ، شکست عشقی و … همه لحظات سخت زندگی ما هستند که به احساس خوبی نمی دهند اما ما هستیم که در این سختی ها تصمیم می گیریم چگونه رفتار کنیم و تا چه اندازه در دایره ناراحتی خود فرو رویم. اگر این ناراحتی و افکار منفی ادامه داشته باشد و نتوانید در کوتاهترین زمانی که برایتان ممکن است خودتان را در جهت مثبت هدایت کنید تبدیل به افسردگی می شود که بعدها درمانش سخت است.
علایم افسردگی چیست و چطور می توان آن را بر طرف کرد؟
بنابراین احساس یاس و ناامیدی شدید و مداوم را افسردگی می گویند که کل زندگی یک فرد افسرده بخصوص روابطش را تحت تاثیر قرار می دهد و هیچ انگیزه و انرژی برای ادامه زندگی ندارد ، علایم افسردگی با توجه به شدت آن متفاوت است اما بصورت معمول چند نمونه از نشانهای کلی آن را ذکر می نمایم:
- احساس خستگی و بی انرژی بودن در طول روز
- احساس بی ارزش بودن و حس گناه در برابر دیگران
- پرخوابی یا بی خوابی زیاد در طول روز
- زود رنج بودن نسبت به مشکلات زندگی و رفتارهای دیگران
- فکر کردن به خودکشی و مرگ
- کاهش وزن یا افزایش وزن شدید
- بی تحرکی و فرار از حضور یافتن در جمع و تمایل به تنها بودن
- خیره شده به یک گوشه و فکر کردن به نکات منفی زندگی و نداشته ها
درمان افسردگی با استفاده از قانون جذب
افراد زیادی را می شناسم که بخاطر مشکلی در زندگی دچار افسردگی شدید شدند و بدلیل عدم آگاهی خود اولین راهکار که به ذهنشان رسیده مراجعه به روانپزشک و مصرف دارو و قرص های ضد افسردگی بوده است. این افراد بعد از سالها مصرف قرص و دارو به این نتیجه می رسند که حتی شرایط روحی شان از قبل هم وخیمتر شده و جای ناراحت کننده این داستان اینجاست که هم از لحاظ جسمی و هم ذهنی به داروهایی که سالها مصرف کرده اند وابسته شده اند و هم ترس قطع دارو را دارند و هم به این باور رسیده اند که باید تا آخر عمر برای حفظ بقای خود به خوردن دارو ادامه دهند.
در حالیکه مشکل افسردگی یک مشکل درونیست و قرص و دارو هیچ کمکی به فرد مبتلا به افسردگی نمی کند و به جسم و روح او آسیب های بدی وارد می کند. یک مشکل درونی فقط با تمرینات ذهنی که روی درون فرد تاثیر می گذارد قابل درمان است و متاسفانه افراد کمی متوجه مسیر درست درمان خود می شوند و بیشتر از اینکه به روشها و تمرینات روان درمانی اعتماد کنند به قرص و دارو اعتماد می کنند و زندگی خود را به تباهی می کشانند.
در اینجا به دوره با ارزشی که استاد مرادخانی تحت عنوان “ دوره قانون جذب ” تشکیل داده اند اشاره می کنم که زندگی افراد افسرده زیادی را نجات داده و تمرینات این دوره و آموزشهای آن زندگی دوباره تازه ای را به افراد شرکت کننده و خانواده هایشان بخشیده است که از هفته اول انجام تمرینات تاثیراتش را در زندگیشان به وضوح دیده اند، اگر مشکل افسردگی دارید یا عزیزی دارید که دچار افسردگی شده حتما از این دوره بهره مند شوید.
به این نکته توجه داشته باشید که اولین نکته برای درمان تغییر آگاهانه حالت بدن است اگر یک گوشه ثابت با حالتی خمیده می نشینید بایستی حالت بدن خود را تغییر دهید و شروع به تحرک و مشغول شدن به کاری کنید که تمرکز شما را از روی موراد منفی بردارد.
توجه به یک گل زیبا در محیط اتاقتان ، نگاه کردن به رنگ آبی آسمان و گشتن به دنبال چیزهایی که به شما احساس بهتری می دهد. یک فرد افسرده هرگز نمی تواند از حالت غم فراوان خودش را به حالت شادی برساند چراکه فاصله فرکانسی بالایی بین حالت افسردگی و شادی وجود دارد.
نکته دوم این است که اشتباهات خود و دیگران را ببخشد و حس گناه را از خودش دور کند چرا که حس گناه ریشه اصلی افسردگی است، همچنین فرد افسرده می تواند آرام آرام با توجه به نکات مثبت زندگیش از حالت خیلی منفی به حالت منفی و سپس از حالت منفی به حالت متوسط و در نهایت با ادامه توجه کردن به نکات مثبت و انجام تمرینات ذهنی مخصوص به حالت مثبت و شادی برسد که این یک پروسه است. بنابراین اگر سعی بر درمان خود دارید و انتظار سریع برطرف شدن افسردگی خود را نداشته و خودتان را شماتت نکنید این روند طبیعی است.
به قلم نسرین آگنج
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.